تهران شهر گریه.خ پانزده خرداد.مسجدارک
پایه هاش رو باعشق گذاشتن.سنگهای دورشبستان مسجد رو بردن حرم امام حسین ع برگردودن اینجا کار گذاشتن
قتلگاه عشاق سوختگان خیمه عشق .شب یازدهمی شدگان محرم
یه صدای کشنده دیوانه کننده نفس دل برگردون یه نای کربلایی همین حاج منصور ارضی
ماه رمضون درمسجداز حدود ۱۱شب بازه ازشب اول شبی یه جزء قرآ» خونده میشه
بعد پیش منبری میادو کمی صفا یاد حجه ابن الحسن العسگری عجلالله تعالی فرجه وشریف ویه روضه نمکی
حالا وقت وعظ میشه علم قال الصادق ع وقال الباقر ع از زبان بهترین خطبا
دوبار ه قرآن(آخه خیلی مهمه میدونی که)ولی بازمان کمتر
دیگه دلاآماده است یهو میبینی جمعیت هزارانی به پا بلند شد به احترام
کی داره میاد پیرشون مرادشون(البته حاجی این چندکلمه روبشنوه عصبانی مبشه)یکی که باهش پرواز کنند بالا نرفت هرکه به پایت بلند نشد
موقع امربه معروف ونهی منکرها نصیحت های معروف همه سراپابه گوشن میخندن گریه میکنن قیامتیه
شروع میشه اللهم رب شهر رمضان.... دیگه هیچ چیز رو نمیتونم وصف کنم بیا باید ببینی
آخه:اگراینست تاثیرشنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن